تاريخچه سفالگريزمان کنونی: 30-01-2023، 06:36 PM | |||||||||
|
تاريخچه سفالگري
|
18-02-2014، 08:43 AM,
(آخرین ویرایش: 18-02-2014، 08:46 AM، توسط maryam.)
![]() |
|||
|
|||
تاريخچه سفالگري
تاريخچه سفالگري
تاریخچه : شاید اولین صنعت ساخته دست بشر از خاک بوده ، سفالگری یکی از قدیمی ترین صنایعی است که زادگاه آن میهن کهن سال ما ایران است . قرائن موجود از آثار کشف شده گویای این حقیقت است که تاریخ سفالگری در ایران از هزاره هشتم پیش از میلاد آغاز ، مردمان آن دوران علاوه بر کشاورزی برای کارهای روزانه و مراسم مذهبی اشیاء گوناگونی را می ساختند که پس از قرنها تکامل و کشف آتش به شکل سفال در آمد . در 6000 سال پیش از میلاد اولین نشانه پیدایش کوره پخت در صنعت سفال دیده می شود در 3500 سال پیش از میلاد چرخ سفالگری ساده ای که آن را با دست می گرداندند ساخته شد . پیدایش چرخ سفالگری تحول بزرگی را در این صنعت بوجود آورد . با آغاز دوران اسلامی به علت روح سادگی و بدور از تجمل پرستی فرهنگ اسلامی و همچنین به دلایل اقتصادی به صنعت سفال سازی توجه بیشتری معطوف گردید . بزرگترین و مهمترین موفقیتی که صنعتگران در این دوره کسب نموده اند به کاربردن رنگهای متنوع و بسیار زیبا در لعابهای ظروف سفالین بوده و از ظروف بسیار عالی هنری تا ظروف ساده همه دارای خواص تزئینی ویژه ای است که از خصائص هنر و صنایع اسلامی به شمار می آمد . گرچه نقوشی که روی این ظروف به کار برده می شود جنبه تزئینی آنها اساسی است ولی برای سازندگان و کسانی که آنها را به کار می برند ، بسیار بیش از تزئین اهمیت داشته است هنرمندان با حفظ اصالتهای بومی به حفظ و اشاعه این صنعت اصیل پرداخته و سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرحها و مصرفی کردن محصولات سفالین در سطح شهرها علاوه بر مصرف روستایی و بومی به حفظ و اشاعه این صنعت اصیل پرداخته و سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرحها و مصرفی کردن محصولات سفالین در سطح شهرها علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن ، گامهای مفیدی برداشته شود . وضعیت چند سال اخیر سفالگری : به دنبال سقوط قاجاریه و قطع نسبی و تدریجی روابط تجاری و سیاسی گذشته ، مجدداً گروهی از دست اندرکاران صنایع دستی به ویژه در مناطق روستایی به احیاء رشته های مختلف صنایع دست ساز و از جمله سفالگری روی آوردند و به پشتوانه عشق و علاقه ای که به کارشان داشتند و نیز با حمایت سازمان صنایع دستی ایران توانستند آب رفته ای را تا حدودی به جوی برگردانند و به این هنر کاملاً نابوده شده هویتی تازه ببخشند . به طوریکه هم اینک سفالگری یکی از برجسته ترین و معروف ترین تولیدات دست ساز ایران را تشکیل می دهد و علاوه بر ساخت کوزه های آبخوری ، گلدانهای سفالی و انواع دیگر وسایل مصرفی که صرفاً فاقد ارزشهای هنر ی است و تهیه و تولید آنها تقریباً در اکثر مناطق روستایی و حتی بسیاری از مناطق شهری کشورمان رواج دارد ، ساخت انواع محصولات مصرفی با ویژگیهای هنری نیز در بسیاری از مناطق کشور رایج می باشد و مناطقی نظیر لالجین ( در استان همدان ) ، روستای مندگناباد ( در استان خراسان ) ، بخش میبد ( در استان یزد ) بخش زنوز ( در استان آذربایجان شرقی ) ، سیاهکل ( در استان گیلان ) ، جویبار (در استان مازندران) و نیز شهرهای قم ، تهران ، تبریز ، شهرضا ، ساوه ، کرج ، استهبان ، نظنز ، اصفهان و ... جزء مراکز اصلی سفالگری ایران به شمار می آید و محصولات تولیدی سفالگران این مناطق ، ضمن داشتن جنبه های قوی مصرفی در محل تولید و رفع قسمت اعظم احتیاجات محلی به تهران و دیگر شهرهای کشور فرستاده می شود و حتی سرامیک و سفال پاره ای از مناطق دارای جنبه صادراتی می باشد و در بازارهای جهانی نیز از استقبال خوبی برخوردار است . سفالگری در حال حاضر : سازمان صنایع دستی ایران از بدو تأسیس خود کوشیده است با شناسایی مناطقی که کار سفالگری هنوز در آن وجود دارد ، با حفظ اصالت های بومی ، به توسعه و اشاعه این صنعت قدیمی و پر پیشینه بپردازد . سعی سازمان صنایع بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرح سفالهای مناطق مختلف کشور به مصرفی کردن محصولات سفالی در سطح شهرها (علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن ) بپردازد و درقالب این سیاست از موفقیت قابل توجهی به صورت صادر کردن سفال ایران به خارج نیز برخوردار بوده است . طرز کار سفال سازان ایران وهمچنین ابزار کار آنان کم و بیش همانند است ، صنعتگران محلی که غالباً کار اصلی شان کشاورزی و سایر مشاغل روستایی است در اوقات فراغت خود به تولیدسفال می پردازند و معمولاً در فصل زمستان که وقت بیشتری دارند ، خاک مصرفی سالانه خود رااز معادن نزدیک استخراج می کنند . ( باید خاطرنشان ساخت که خاکهای معمولی ناخالصی هایی از قبیل ماسه ، آهک و غیره دارند که برای ساختن سفال مناسب نیست . ) سپس خاکهای استخراج شده رادرمحلی نزدیک کارگاه انبار می نمایند . کارگاههای سفال سازی همیشه درنزدیکی معادن خاک قابل استفاده سفالگری به وجودمی آید زیرا مقرون به صرفه نخواهد بود که خاک را از محل دوردستی به کارگاه بیاورند . ترکیبات خاک هرناحیه ای کم وبیش با ناحیه دیگر فرق دارد . مثلاً خاک لالجین همدان کمی شبیه به خاک علی آبادتهران است ، ولی با خاک قمشه (شهرضا) و باخاک مشهد تفاوت زیادی دارد. خاک لواسان که دارای چسبندگی زیاد است به تنهایی نمی تواند مصرف شود و آنرا برای اصلاح خاکهایی که چسبندگی کافی ندارند به کار می برند و خاک شمال به علت وجود ترکیبات آهن ، قرمز رنگ است . درایران به طور کلی دونوع خاک مورداستفاده سفال سازان قرار می گیرد : خاک رس که در همدان ، تهران ، گیلان ، مازندران ، اصفهان و به طور کلی دربیشتر نقاط ایران وجود داردو دیگر خاک سفید که ترکیبی از کوارتز ، کائولن و سیلیس است و در بعضی نقاط ایران مانند زنوز آذربایجان ، منگاباد ، میبد یزد ، استهبان فاس و شهرضا قابل تأمین است . سفال و سرامیک در میبد : دراستان یزد به ویژه شهرستان ميبد هنر سفالگری و سرامیک سازی از گذشته های بسیار دوررایج بوده و هم اینک باسعی و کوشش دست اندرکاران این هنر و همکاری سازمان صنایع دستی ایران کارگاههای قدیمی وپراکنده به صورت مجتمعی فعال و تولیدکننده انواع گونان فرآورده سفالین و سرامیک درسطح استان به شمار می آید . سفال سازان ابتدا خاک مورد مصرف را تهیه و چون خاک رس منطقه میبد ازچسبندگی زیادی برخوردار است آنرا به داخل حوضچه های موجود داخل کارگاه منتقل نمی کنند و مستقیماً آن را به گل و به وسیله پا ورز می دهند تا چسبندگی لازم را بدست آورده وآماده برای چرخکاری می شود ، سپس آنرا به اندازه های دلخواه گلوله می کنند که آن راچانه می نامند . معمولاً برای اشیاء بزرگتر از گل سفت تر و برای اشیاء کوچک تر از گل نرمتر استفاده می کنند . در این منطقه سفالگری با خاک سفید نیزانجام می شود و پس از پختن سطح سفال آنرا با لایه ای از خاک سفید خالص تر که ترکیباتش در هرمنطقه فرق می کند و به صورت دوغاب در می آید ، می پوشانند و سپس با رنگهای متنوع آن را نقاشی می کنند و درنهایت تمام سطح سفال را با لعاب شفاف بی رنگی پوشانیده و می پزند . نقوشی که روی سفالهای میبد به چشم می خورد یکی تصویر خورشید است که در واقع از خورشید درخشان مناطق حاشیه کویر الهام گرفته شده و به صورت زن نقاشی می شود که اصطلاحاً « خورشید خانم » نامیده می شود و دیگر تصویر گلهای تزئینی ، ماهی و پرنده است که به نظر می رسد ماهی را به کنایه از آب نقش می زنند ، که دراین منطقه اهمیت حیاتی دارد . به عبارت دیگر نقوش این سفالها بازتاب محیط زندگی و آرزوهاو خواسته های پدید آورندگان آن می باشد . این نقوش بیشتر با رنگهای آبی ، سبز ، زرد و خطوط ظریف سیاه نقاشی می شود و از اصالت و زیبایی خاصی برخوردار است . در میبد با خاک رس اشیایی از قبیل کوزه و لانجین نیز می سازند که صرفاً مصرف محلی دارد . اثری هم هست از M.Centlivres-Demont ( ویسبادن ، 1971 ) درباب کوزه گری و سفال پزی میبد ، این همان هنری است که در یزد بدان « کباره پزی » هم می گویند . کباره ( Kebareh ) درست به معنی سفال است . لازم به ذکر است که از سال 1339 تا 1345 در حدود 25 نفر سرامیک ساز در این منطقه از سنین بین 18 تا 60 سال به مرض سل مبتلا و موجبات مرگ آنان رادر سنین جوانی فراهم آورده است و همین مسئله باعث رویگردانی کارگران سرامیک ساز از این صنعت هنری شده است. سرامیک سازان ، خاک سفید که ترکیبی از کوارتز ، سیلیس و کائولن است را با بنتونت مخلوط و گل مورد نیاز را تهیه می نمایند . پس از تهیه گل کار شکل دادن با چرخ سفالگری آغاز و وقتی شکل موردنظر تهیه شد ، آنرا در مقابل آفتاب می گذارند تا خشک شود . در تهیه لعاب موادی چون سنگ سیلیس ، شیشه ،گیره یاب و کتیرا مورد استفاده قرار می گیرد . ابتدا سنگ سیلیس و شیشه رابه کمک دستگاه بال میل به اضافه مقداری آب ( جهت جلوگیری از پخش شدن گرد شیشه و سنگ سیلیس در هوا به هنگام خردکردن آن و با استفاده از ماسک برای جلوگیری از استنشاق هوای آلوده آنها را ) به صورت پودر در آورده ، پودر سیلیس و شیشه تهیه شده را با گیریاب و کتیرا و مقداری آب مخلوط و لعاب موردنظر حاصل می شود . صنعتگران معمولاً دو دفعه فرآورده رالعاب می زنند یکبار قبل از ایجاد نقش و بار دیگر پس از آن در مرتبه اول پس از آغشتن اشیاء به لعاب آنرا جلوی آفتاب خشک می کنند . سپس با رنگهای متنوع و تهیه شده بر روی آنها نقش و خطوط موردنظرایجاد و مجدداً مقابل آفتاب قرار می دهند و سپس برای بار دوم لعاب زده و پس از آنکه کاملاً خشک شد به درون کورهآفتاب قرار می دهند و سپس هنگامی که محصول برای بار دوم لعاب زده می شود ، نقش آن کاملاً محو می گرددکه همان نقاشی زیرلعابی نامیده می شود و ظاهر شدن نقش پس از گذراندن اشیاء درون کوره و دادن حرارت به آن نشانه پخت کامل محصول است . بدین ترتیب که سرامیک ساز هر چند لحظه یک بار از روزنه جدار داخل کوره را تماشا می کند. زمانی می رسد که نقش از زیر لعاب کاملاً نمایان می گرددو حبابهایی بر روی اشیاء دیده می شود . پس از محو شدن حبابها و ظاهر شدن نقوش روی محصول که مدت زمان آن حدود 8 ساعت طول می کشد ، کوره را خاموش می کند و سرد شدن محصولات داخل کوره به زمانی حدود 1 تا 3 روز احتیاج دارد . پس از این مدت فرآروده ها از کوره خارج کرده و برای فروش آماده می کنند . دست ساخته های سفالی و سرامیک هر یک وجه مشخصه ای داشته و از یکدیگر متمایز می باشد . این وجه تمایز به علت ویژگیهای خاص بومی و نقوش محلی هر ناحیه است . نقوشی که روی فرآورده های سفالی وسرامیک میبد یزد به چشم می خورد در نوع خود بی نظیر و معروف ذوق و اندیشه فرهنگ این دیار است . چگونگی دستگاههای سرامیک وسفال سازی الف) نحوه اجرای کار : دستگاه سرامیک سازی تشکیل شده ازدو رکاب که وسیله اهرمی عمودی به صفحه فلزی مدوری متصل است و یا باپا ویابه وسیله دینام برق صفحه مزبور به حرکت در می آید و استاد کارپشت دستگاه روی سکو ، طوری نشسته که صفحه مدور جلوی روی او قرار دارد و با پا و یا دینام آنرا می چرخاند .روی صفحه مقدار دو سه کیلیو گل های خمیرشده قرار داردو تقریباً حالت قالبها را به آن می دهند که بستگی داردبه جنسی که می خواهند بسازند . سپس مقدار گل خمیر شده را با دست نیز به شکل تقریبی جنسی درآورده و چون ظروف موردساخت دارای گودی می باشد، گودی آن رابه طور وارونه روی خمیر قالب روی صفحه قرار می دهند و چون مرتب صفحه در حال چرخش است به وسیله تیغهای فلزی رویه آنراصاف می نمایند و یا به کمک همان تیغه ها شیارهایی به آن داده تا تزئین گردند . پس از آنکه تزئین داده شدآنهابه مدت دو تاسه روز در آفتاب می چینند تا خشک شود . لازم به یادآوری است اگر مرحله لگدکردن و ماساژ گل ها کم باشد موقعی که در آفتاب برای خشکشدن می گذارند ترک ترک می شود و ممکن است خرد گردد . مصنوعات عمده ای که در میبد ساخته می شود عبارتنداز : گلدان ، انواع ظروف ، قندان ، کوزه ، قلیان ، میوه خوری ، شیرینی خوری و ... ب) مرحله نقاشی : مصنوعات گوناگون به وسیله رنگ های مختلف رنگ آمیزی می شوند . رنگهایی که به کار می روند به استثنای رنگ سیاه که سیاه قلم نامیده می شوند ، باید از خارج از کشورتهیه گردد. این رنگها کلاً نسوز هستند و در آتش وحرارتهای بسیار زیادی که درکوره ایجادمی گردد سوخته و از بین نمی روند . پس از نقاشی ظروف آماده لعاب دادن هستند. مرحله لعاب دادن قدیمی : در قدیم از بوته هایی به نام « اشنو » که از بیابان تهیه می شد برای لعاب دادن استفاده می شد اشنونیز برای شستن لباس به جای صابون مورد استفاده قرار می گرفت. در لعاب دادن روی سرامیک ، بوته های مزبور را می سوزاندند و ازسوختن آن زغالی به نام کریا ( قلیا ) که اصطلاح خودشان است به دست می آمده و آن را با خاک شیشه ( سیلیس ) مخلوط نموده به مقدا 3/1 آنها نیز کتیرا اضافه می کردند . این مخلوط ( زغال اشتو ، سیلیس و کتیرا ) رامدت 4 تا 5 ساعت درکوره می گذاشتند تا به صورت خمیر مذاب درآید. خمیررا در آسیابی به نام « کن کاسه » خرد کرده و پس از الک کردن مخلوط خشک لعاب بدست می آمده است . این گردرا درآب ریخته و ظروف را در داخل آن عبور می داده اند و پس از خشک شدن در آفتاب ، به مدت 10 تا 12 ساعت در کوره با حرارت زیاد می پختند . تمام موارد و دستگاههای کار ، تولیدداخل کشور است . از زنوز آذربایجان ، طبس و قم خاکهای نسوز آورده می شود و طبق باسکول 7 تا 8 نوع خاک با هم مخلوط می شود ، به وسیله بالمیل ( آسیاب گلوله ای ) کار سایش مواد را انجام می دهند و با آب 20 تا 10 ساعت کارمی کنند . دوغاب ( گل با مقدار زیادی آب ) بیرون آمده و مواد داخل بالمیل ، مواد اولیه برای بدنه است . تولید ظروف خام کارگاه : مواد در این سالن آمده و یک قسمت دوغاب را به صورت اولیه استفاده می کنند . قالبها از گچ صنعتی است ، کمی از گچ معمولی بالاتر است . دوغاب را داخل قالب ریخته بعد از حدود10 دقیقه مقدار باقیمانده تخلیه می شود و مقدار لازم برای تولید مثلاً درقندان به دیواره می چسبانند تا ضخامت لازم را پیدا می کند . گل سرامیک : برای تهیه گل سرامیک چند نوع گل را با یکدیگر مخلوط می کنند ، با دستگاه بالمیل دوغاب می کنند و در حوضچه ای می ریزند تا آبش گرفته شود تا اینکه بعد از آن به دست نچسبد ، سپس بر روی چرخ می گذارند . دو بار تا سه بارا حبابها را بگیرند ورز می دهند . با استفاده از انواع قالب ها گل ها را قالب می زنند . کاسه ها که از قالب درآمد 24 ساعته ( وقتی جا گرم باشد زودتر ) خشک می شود . بعد از خشک شدن برای مرحله اول کوره یا بیسکوبیت شدن با 750 تا 800 درجه حرارت می رود و 9 ساعت حرارت می بیند . بعد از چند روز که کوره سرد شد ، بیرون آورده می شود و توسط استادکاران نقاش ، نقش می زنند ( مرحله نقاشی که طبق سفارشات پذیرفته شده است) نقش شطرنجی ، گل مرغ ، ماهی و غیره می زنند و کلاً 20 نوع نقش دارند . مرحله رنگ آمیزی : رنگ لاجوردی بیشتر به کار می رود . رنگ آبی آسمانی ( رنگهای شیمیایی ) و قرمز و ... بعد از مرحله ، لعاب بکار می رود . ج) لعاب کاری : لعاب دو نوع کار می شود : لعاب تر انسپارنت ، لعاب درجه بندی شده ، ظرف قبلاً تست می شود که کدام ظرف کدام لعاب را می گیرد ، چون هر گلی لعاب خاصی را می گیرد . لعاب اول لوک بوکی است که باید یکنواخت شود . بعد از چند ساعت که لعاب هم خورد در تشتهای بزرگ می ریزد و ظرفها را با دست داخل لعاب می کنند . بعد ظرفها را روی طبقات مختلف در کوره می چینند . برای جلوگیری از چسبندگی سفال به صفحه ها در کوره از لعاب آلومینیوم استفاده می کنند و کوره با نفت سفید یا مشعل کار می کنند و 12 تا 13 ساعت حرارت می بیند . اگر در ساعات کمتری به ظروف حرارت داده شود ، نقوش ظرف تار می شود . باید چند روز صبر کرد ( 2 تا 3 روز ) تا کوره سرد شود . در کارگاه هم دستی کار می شود و هم قالبی . در نوع قالبی یک مادر قالب وجود دارد که از گچ صنعتی است . روی مادر قالب لاک الکل و سیلرزده می شود که از روی آن قالبهای دیگر درست می کنند به وسیله گچ و آب هریک یک کیلو گچ ، نهصد گرم آب می خواهد . بعد داخل قالبها ریخته می شود و داخل دستگاه گذاشته و بدینوسیله کاسه درست می شود . دستگاه بالمیل برای یکنواخت شدن لعاب است ، یعنی آب ، لعاب و سیلیکات سدیم را در دستگاه می ریزند و با وجود گلوله ها در داخل دستگاه ، بعد از چند ساعت کار ، گلی را بیرون آورده استفاده می کنند . دستگاه جارمیل : جوهری که نقاشی می کنند اگر برای استفاده زیر باشد مقداری جوهر با گلوله ها و آب را داخل ظرفی ریخته و روی دستگاه می چرخد تا جوهر یکنواخت شود و روی ظرف ترک بر ندارد . تاريخچه هنر سفالگري در ايران توضیحات : فلات ایران با تنوع اقلیمی خود باحتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است. سفال (سفالينه). اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامهها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره... همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را میگويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال میسازند. اصطلاح اروپايی" سراميك" نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق میشود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی مینامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمينهای محل سكونت بشر یافت میشده است، نشانههای توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده میكنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوشهای باستانشناسی ايران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد میرسد. سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزشهای هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفهها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگهای گوناگون را فراهم میآيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسانهای گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانههای معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگیهای مادی و معنوی آن را به ما نشان میدهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفالهای خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار میبرده است. برای تامين منظور باستانشناسان با بهرهگيری از هنر طراحی و تكنيكهای دقيق، باستانشناسان میكوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست میآيد، جان داده و با به تصوير كشيدن تمام نقوش به كار رفته در سفالينهها به تعيين دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسياری از ناشناختههای زندگی آن دوران پی میبرند. سفال : هنر سفال سازي نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصي دارد، چه همين قطعههاي كوچك سفال كه به ظاهر ناچيز به نظر ميرسد، ما را به زمانه و زندگاني مردم آن روزگاران ميرساند. فن سفال سازي درايران، از ابتداي تمدن تا به امروز ادامه يافته و در طي اين مدت تغييرات گوناگوني به خود ديده است. به نوشته گيرشمن، در حدود ده هزار سال پيش، كساني كه دركوهستانهاي بختياري ضمن پرداختن به شكار و تهيه خوراك، به ساخت ظروف سفالي نيز اشتغال داشتهاند. اين نظريه كه بيشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازي را از ايران ميدانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيههاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزهگري و صنعت سفالسازي و بافندگي از فلات ايران آغاز شده است». سير تكامل سفالگري در تپههاي باستاني، خيلي زود ساكنان اوليه را متوجه كرد كه ميتوانند از طريق سفال نيازهاي خود را برآورده كنند. سفال بهترين اثري است كه از جوامع اوليه بر جاي مانده است، به ويژه در تمدنهاي فلات ايران، مراحل مختلف تمدني را به نام اين سفالها مشخص كردهاند: تمدنهاي شمال «سفال خاكستري» و تمدنهاي غربي «سفال نخودي» و دوره تمدن ايلام «سفال منقوش». نخست به درون ظرف اهميت داده ميشد، ولي بعدها، در سفالينههاي نقشدار تزيينات به جدار بيروني ظرف نقش بست. بيشتر اين ظروف به شكل كاسه، كوزههاي پايهدار، ليوان و ظروف شبيه به مجسمه حيوانات است. اختراع چرخ كوزهگري در هزاره چهارم در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد. اشياي سفالينه مكشوفه از سيلك و محوطههاي باستاني جنوب شوش، چغاميش و تلباكون در تخت جمشيد حاكي ازساخت سفال با چرخ است. در همين دوره تحولي نيز در ترسيم نقوش پيدا شد: نخست با نقوش هندسي و تزييني بدنه ظروف را آرايش كردند و پس از مدتي نقش حيوانات معمول شد و زماني بعد هنرمندان براي بيان اعتقادات و گاه وضعيت محيط و زندگي، موضوع خاصي را به كار ميبردند، بيشتر خصايص زندگي اعم از مذهبي، اخلاقي و هنري را با نقش بر سفال مينشاندند. از اكتشافات تپه سيلك، تپه حصار، تپه گيان در نهاوند و ديگر تپههاي باستاني، چنين برميآيد كه از هزاره پنجم قبل از ميلاد، ساكنان اين نواحي به ساختن ظروف سفالين منقوش ميپرداختند. هنرمند سفالگر پيش از تاريخ ايران با نقاشي روي سفالينهها گويي شعر ميسرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصري ساده، اشياء و حيوانات و انسان را مينماياند، مثلاً خطوط موّاج موازي در درون يك دايره و مستطيل، نشاندهنده آب است و مثلثي كه سطح آن چهارخانه بندي شد، نشانگر كوه يا مربعي كه با خطوط افقي و عمودي تقسيم و خطوط موّاج در آن ترسيم شده، احتمالاً نشانه زمين زراعتي است. جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره. امّا برخلاف نقاشي غارها در اينجا شكل واقعي حيوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زيرا كه آرايش سفالينه در كار سفالگر اهميت بيشتري دارد: او به دلخواه، شكل طبيعي را به شكل تجريدي تبديل ميكند تا بدين ترتيب مقاصد تزييني خود را برآورده سازد. در اين دوره بدنه سفال لطيف و درخشان شد و در تمام تپهها و دهكدههاي باستاني كم و بيش اين مراحل طي شده است. ميتوان گفت كه اين مراحل به دوره تمدني بستگي داشته است. مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانههاي مردم نيز از گل و چينه ساخته شده بود، امّا در مرحلهاي كه سفالها نازك و صيقلدار شد، خانهها نيز با خشت و آجر ساخته شدهاند. در ميان ظروف دوره هخامنشيان تعدادي مجسمه سفالي هست؛ اين مجسمهها، از مجسمههاي طلايي كه بيشتر به شكل شيرند، تقليد شدهاند. به اين نوع ظروف سفالي، ظروف «ريتون» ميگويند. در دوره اشكانيان به سبب توجه خاص به ظروف زرين و سيمين، ساخت ظروف سفاليني رو به كاهش نهاد. از ويژگيهاي سفالگري اين زمان، بايد به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ اين لعابها سبز روشن تا آبي فيروزهاي رنگ بود. اشياء باقي مانده از اين دوره، شامل خمرههاي بزرگ براي انبار آذوقه، تابوتهاي سفالي با نقش انسان و ظروف گلدان شكل و قمقمههايي كه با لعاب تزيين شدهاند. در دوره ساسانيان با اينكه هنر ـ صنعت و معماري رو به كمال گذاشت، ولي صنعت سفالسازي پيشرفت چنداني نداشت. شايد اين گونه تزيينات ساده ظروف بدون لعاب، پايهاي شد براي به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتين) اوايل دوره اسلامي. شيشه : شايد بتوان نخستين مرحله شيشهسازي را در ايران به دوره ايلاميها نسبت داد. در كاوشهاي معبد چغازنبيل تعداد بسياري لولههاي مجوّف شيشهاي به دست آمده كه به صورت مورّب درون چهار چوبهاي پنجرههاي معبد، كنار يكديگر قرار داده ميشدند. گذشته از اين آثار، در اينجا قطعههايي ازلعاب شيشه مخصوص ترصيع در كاشيهاي لعاب دار، مهرههاي بدل چيني كه برخي از آنها با لعاب شيشه ساخته شده بودند به دست آمد. وجود مهرههاي بدلي چيني و كاشيهاي لعابدار و مهرههاي شيشهاي از محوطه باستاني مختلف ايران چون شوش، زيويه، حسنلو و… نشان ميدهد كه ساخت چنين اشيائي در دوره هخامنشي نيز تداوم و توسعه داشته است. با آغاز حكومت هخامنشي در نيمههاي هزاره اول (550 پيش ازميلاد) هنر ساخت اشياي شيشهاي از نظر طرح و نقش وارد مرحله نويني شد. ظاهراً با آغاز پادشاهي اشكانيان در ايران و نزاعهاي اين سلسله با حكومت سلوكي، هنر شيشهگري با ركود روبهرو شد. وجود تعدادي ظرف شيشهاي از محوطههاي باستاني پارت به ويژه در «نسا» نخستين پايتخت اشكانيان، حكايت از تداوم اين صنعت در دوره اشكاني دارد. دوره ساساني را ميتوان اوج هنر آبگينهسازي ايران پيش ازاسلام دانست، كشف اشياي فراوان شيشهاي در اشكال مختلف و كاربردهاي گوناگون از محوطههاي باستاني گواهي بر اين مدعاست. مهمترين نوع تزيين ظروف در اين دوره، تراش به اشكال گوناگون، به ويژه تراش لانه زنبوري است كه به صورت گسترده بر روي پيالههاي نيم كروي و ظروف ديگر انجام ميشده است. مُهر : با پيشرفت مدنيت در مواردي همچون خانه سازي، اهلي كردن حيوانات، فعاليتهاي كشاورزي، صنعت سفال سازي، كوزهگري، تهيه دوكهاي سنگي و گلي براي نخ ريسي و پارچه بافي و ساختن ابزار مختلف حتي لوازم زينتي و آرايش از انواع سنگها، ساخت مُهر نيز براي گسترش بازرگاني ارتباط ميان اقوام و ملتها رواج يافت. ضروري بود كه محتويات يك خمره يا يك عدل بار را تضمين و مراقبت كنند تا مال التجاره دست نخورده در مقصد تسليم شود. براي تشخيص مالكيت، از مهر استفاده ميكردند. روي كلوخهاي ازگل رس علامتگذاري ميشد و آن را در دهانه خمره جاي ميدادند و يا به طنابي ميبستند. پيش از اختراع خط، از نيمههاي هزاره چهارم پيش از ميلاد، انسان با حكاكي تصاوير بر روي مهر مقصود خود را تفهيم ميكرده است. پس از اختراع خط، اين پيامها، شامل تصاوير و خط، بر مُهرها حكاكي ميشد. جنس ابتداييترين مهرها از گل پخته، سنگ گچ، آسنگ آهن، مرمر، عاج و استخوان، شيشه، فلز و احتمالاً گوش ماهي بوده است. مهرهاي اوليه معمولاً داراي يك سوراخ بودند كه به عنوان آويز در گردنبند يا دستبند و به احتمال قوي براي طلسم نيز به كار ميرفتند. يكي از زيباترين مهرها، مهرهاي استوانهاي يا سيلندري بوده است. كاربرد مُهرهاي استوانهاي، همان كاربرد مهرهاي مسطح و عادي است كه براي ثبت معاملات تجارتي و فرمانها و اسناد مالي، امضاء و جنبههاي ديني و اساطير به صورت طلسم براي مهر و موم و غيره به كار ميرفت. به مرور نقوش مانند ديگر هنرها و دانشها راه تكامل پيمود و به درجهاي از كمال رسيد. در علم باستانشناسی كه كشف مدارك عينی تاريخی و تعبير و تفسير اين مدارك را بر عهده دارد، اهميت طراحی فنی از يك قرن پيش مورد توجه دانشمندان و محققان قرار گرفته است. باستانشناسان قطعات و اشيا مكشوفه را به گروه طراحی سفال میسپارند واين گروه با بهرهگيری از هنر و فن طراحی و تكنيكهای دقيق میكوشند كه تمام جزئييات و تزئينات و نقوش به كار رفته در سفالينهها را به تصوير بكشند. سفال یکی از قدیمیترین ساخته های دست بشر است که در تمام طول عمر وی از قدیمیترین ایام تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است . به این جهت درگاهنگاری دورانهای پیش از تاریخ نقش مهمی دارد. ساخت سفال با گذشت زمان به نسبت تغییر فرهنگهای پیش از تاریخی و تجربه اندوزی اقوام بشری از نظر جنس، فرم، رنگ و نقش دچار تغییراتی چشم گیر شده است. این تغییرات عاملی تعیین کننده در تقسیم بندی انواع سفالهای پیش از تاریخی و بعد از آن در مورد چگونگی ساخت اولین سفال بدست انسان نظرات مختلفی ارائه شده است. عده ای ریشه سفال را در صنعت سبد بافی می دانند و معتقدند برای اولین بار گلهای اندود کننده کف سبدهای گیاهی پس از خشک شدن و یا قرار گرفتن در آتش و سوختن چوبهای سبد، الهام بخش سفال سازی بوده است. عامل پیدایش صنعت سفال سازی هر چه باشد در این مورد شکی نیست که سفالهای اولیه دست ساز و خشن و ماده چسبندگی آنها شن و گیاهان خرد شده بود است در حدود 10000سال پیش که انسانهای ساکن بین النهرین زندگی غار نشینی و دوران جمع آوری غذا را پشت سر گذارده و به دوران تولید غذا شروع نموده بودند. در پهنه دشت بصورت اجتماعات اولیه کشاورزی مستقر شده بودند، تمدنی را بوجود آوردند که از مشخصات آن ساخت سفال های ظریف و زیبای نخودی و قرمز رنگ است. این تمدن همراه با خصوصیات دیگر آن در این منطقه شکوفا گردید و به تدریج در دنیای پیش از تاریخ در منطقه وسیعی گسترش یافت. آثار و بقایای این نوع سفال از شرق دریای مدیترانه تا دره رود سند در حفاری های باستان شناسی در مناطق باستانی آشکار گردیده است. یکی از سنتهای مشخص سفالگری فلات ایران سفال قرمز رنگ منقوش می باشد که در طول هزاره های ششم و پنجم ق.م. در حاشیه ک ویر در فلات مرکزی ایران شکل گرفت و متداول شد. این سفال ها دست ساز و برنگ قرمز و دارای خمیری مخوط با پودر شن یا گیاهان خرد شده می باشد. این نوع سفال طی حفریات باستان شناسی از محوطه های باستانی چشمه علی ،قره تپه شهریار ، اسماعیل آباد ، تپه زاغه ، سیلک و حصار شناسائی شده اند. مهمترین تحمل در صنعت سفالگری که این صنعت را بکلی دگرگون ساخت اختراع چرخ سفالگری است که در هزاره چهارم ق.م. اتفاق افتاده سفالگران ابتدا از چرخهای کند گردش یا بطئی استفاده کرده و سپس به چرخهای پرسرعت و تند گردش که امروز نیز مورد استفاده کارگاههای سفالگری سنتی است دست یافتند. از اوائل هزاره سوم ق.م. نوع دیگری سفال از مناطق شمال فلات ایران به سمت داخل فلات نفوذ می کند که به سفال خاکستری معروف است. این نوع سفال چرخساز می باشد و از نظر سبک ساخت و تزیینات تحت تاثیر ظروف فلزی هم عصر خود قرار گرفته است . سفال خاکستری با تکنولوژی بالا و در کوره ای مخصوصی که سفالگر بخوبی در آن کنترل حرارت و میزان اکسیداسیون فعال را اعمال می کرده است پخته شده اند. فرهنگ سفال خاکستری از اوائل هزاره سوم ق.م. در مناطق باستانی یانیک تپه اردبیل ، تورنگ تپه گرگان ، تپه حصار دامغان شناسائی شده است. سفال خاکستری براق در طول عصر آهن یعنی از اواسط هزاره دوم ق.م. به بعد در اکثر نقاط فلات ایران گسترش یافت و در همین دوره به اوج زیبائی ، ظرافت و پیشرفت تکنیکی در ساخت و پخت و و تزیین رسید. از نیمه های هزاره اول ق.م. با رونق فلزکاری صنعت سفالگری رو به افول می رود بطوریکه در دوران تاریخی سفالهای ساخته شده عمدتاً بسیار خشن و بدون نقش هستند و از ظرافت سفالهای پیش از تاریخی خبری نیست اوج تمدن و هنر سفال در ایران به دوره سلجوقی باز می گردد و لعاب های زرین فام این دوره ، از آثار هنری بی نظیر در دنیا شناخته شده است. تا كنون نمونه سفالهای پیش از 800 محوطه باستانی ایران ، در دوره های فرهنگی پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی فلات ایران در بانك سفال ایران ذخیره شده است. بیشترین تعداد مربوط به مناطق شمال مركزی و شمال غرب ایران می باشد. در حال حاضر ذخایر اطلاعاتی بانك سفال ایران برای آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه تهران مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذكر است، پژوهشگران علاقمند ان دیگر نهادهای آموزشی و پژوهشی كشور نیز میتوانند از اطلاعات این بانك استفاده نمایند. دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. |
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان